01- عاشق و معشوق

در . منتشر شده در همه چیز و هیچ چیز



عاشق و معشوق

عاشق و معشوق

خدا عشق است و كار عشق هم دوست داشتن است. دوست داشتن بدون وجود معشوق محال است. چون خدا هستي بيكران ابديست، كسي به غير از خودش وجود ندارد كه دوست بدارد. بنابراين بايستي،خويشتن را معشوق تصور كند و بينديشد كه چون عاشقي او را دوست ميدارد.

عاشقي و معشوقي مستلزم جداييست و جدايي موجد اشتياق و اشتياق انگيزه جستجو و تلاش ميباشد. دامنه و دايره جستجو هر چند وسيعتر و تلاش شديدتر گردد، درد فراق بيشتر محسوس و ميزان اشتياق سوزناكتر ميشود.

 چون اشتياق به غايت درجه رسد، فراق هم به حد كمال ميرسد. آنگاه منظور از جدايي، كه درك احساسات عاشقي و معشوقي عشق ميباشد، پايان يافته و روزگار وصل پيش مي آيد. چون نعمت وصل حاصل گردد، عاشق متوجه ميشود خود معشوقي بوده كه خويشتن را دوست ميداشته و وصل خود را خواهان بوده و آنكه مراحل سختي را كه براي اين منظور پيموده، موانعي بوده كه خود بر سر راه خويش ايجاد نموده است.

وصل بغايت دشوار است زيرا شدن آنچه كه شما هم اكنون حقيقتا هستيد غير ممكن است! وصل چيزي نيست مگر خويشتن را يكتا دانستن.

اوتار مهربابا

www.meherbabairani.com

اشتراک در خبرنامه

اگر مطالب ترجمه شده و یا هر کمکی برای پربارتر شدن این تارنما دارید برای ما ارسال کنید و در میان بگذارید تا با نام خودتان و یا با نام تارنما منتشر کنیم. سپاس از مهر شما