مهربابا کیست؟
بابا به مکانهایی مختلف در هند سفر نمودند و برنامه های "دارشان" را در سطح گسترده ای برگزار کردند. میلیونها نفر فرصت زیارت و تماس مستقیم با مهربابا را به دست آوردند. بابا به همه ی ایشان می فرمودند که مراسم هایی که برای ایشان برپا می شود اهمیتی ندارند مگر این که مردم شخصاً پراساد (شیرینی تبرکی) بابا را از دست خود ایشان دریافت کنند.
پروساد مرا با عشق دریافت دارید و آن را بخورید و بگذارید بذر عشق من در اعماق دلهایتان کاشته شود.
در طول سالهای متمادی مهربابا بر مردیان خود آشکار نموده بودند که حضرت محمّد، عیسی مسیح، بودا، کریشنا، رام، زرتشت و سایرین تا زمانهای دور دست و کهن، همه خود او بودند. مرشدان کامل، پیران و مستهای خدا، جملگی بر ربانیت او شهادت می دادند.
در تاریخ 21 بهمن 1332 خورشیدی (دهم فوریه سال 1954 میلادی)، مهربابا به روشنی و در حضور عموم عاشقان و دوست داران خود به طور آشکارا، اعلام داشتند که در حقیقت ایشان "اوتار" این دوره هستند. نزول خداوند در شکل انسانی. همان یگانه ای که دوباره و دوباره می آید تا مسئولیت آفرینش را به دوش خود گیرد.
مهربابا همیشه تکرار می کردند که سکوت خود را خواهند شکست. اما ظاهرا بابا قول خود را می شکستند. مهربابا توجهی به واکنش دنیا نداشتند و نزدیکان بابا تحقیر ناشی از درک نادرست و نابجای توده ی مردم را متحمل می شدند. بابا برای مریدان خود آشکار کرده بود که گاهی من به زبان خودم سخن می گویم و این زبان را مردم دنیا درک نمی کنند و نمی فهمند و حتی از ادراک نزدیکترین مریدانم هم به دور است. کار مهربابا بسیار بالاتر از ادراک عقلانی است.
مهربابا به جای شکستن سکوت خود، به سکوت خود شدت بخشیدند تخته ی الفبا را در 15 مهر ماه 1333 خورشیدی (7 اکتبر 1954 میلادی) کنار گذاشتند و از آن پس با اشارات ویژه و خاص خویش به سخن گفتن ادامه دادند. که تا پایان حضور جسمانی ایشان ادامه داشت.
در تاریخ 12 آذر ماه 1335 خورشیدی (دوم دسامبر 1956 میلادی) در نزدیکی ساتارا در هند، مهربابا دوباره با حاثه اتومبیل روبرو شدند. یکی از مریدان در این حادثه کشته شد و بابا و چند تن دیگر به شدت مجروح شدند. سالها پیش از این بابا اعلام داشتند که خون ایشان باید در مشرق زمین و همچنین در مغرب زمین ریخته گردد و این خود بخشی از کار روحانی ایشان می باشد. به خاطر جراحات شدیدی که بر بابا وارد شده بود، بسیاری از پزشکان گفته بودند که بابا دیگر هرگز قادر به راه رفتن نخواهند بود. اما بابا پس از مدتی که دوران بهبودی را پشت سر گذاشتند دوباره به راه رفتن خود ادامه دادند. ولی مابقی حیات خویش را با زحمت بسیار و لنگ لنگان راه می رفتند.
Tags: تسبیح انجمنهای روحانی مسالک مغرب زمین معنويات ایمان شکستن سکوت کلمه عاشقان بابا مریدان نزدیک مخالفت جامعه زرتشتیان شهر بم یزد مذاهب ادیان کار درونی آواتار سکوت تربيت روحاني ایران کارهای روحانی و جهانی مهربابا مهرآباد منزل میم مریدان نیروی ازلی اَوَتار مأموريت اوتاري آگاهی دنیوی معبد خاندوبا پروردگار ویشنو خداوندگار سائی بابا قطب الاقطاب گل سرخ بهشتی اوپاسنی ماهاراج مسلمان زبان پارسی زبان فارسی شعرهای حافظ پونـا مهربان شهريار ايراني صدای الهی زندگی دنیوی ازدواج خواجه حافظ شیرازی سای بابا شیردی شیرین شهريار ايراني تاج الدین بابا نارایان ماهاراج مانی ایرانی مهربان حضرت باباجان مهربابا کیست چله نشینی مهربابا نیازهای فردی